خانه » سرقفلی-بخش دوم

سرقفلی-بخش دوم

مفهوم حسابداری سرقفلی

در پست قبلی تعاریف و مفاهیم مرتبط با سرقفلی مطرح گردید. در این پست با ارائه مثال هایی، مفهوم حسابداری سرقفلی را بررسی خواهیم کرد. به مثال زیر که در واقع مفهوم سرقفلی از دید گاه حسابداری را بیان می کند توجه کنید.

صورت وضعیت مالی شرکت حسابداران نوین پندار در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۴۰۰ به صورت زیر فرض شده است:

 

شرکت حسابداران نوین پندار

صورت وضعیت مالی

۲۹/۱۲/۱۴۰۰


بانک                           ۵۰۰،۰۰۰

خالص دارایی های ثابت    ۵۰۰،۰۰۰

بدهی ها               ۲۰۰،۰۰۰

سرمایه                 ۸۰۰،۰۰۰

                          ۱،۰۰۰،۰۰۰                 ۱،۰۰۰،۰۰۰

 

فرض کنید توقع می رود سالیانه شرکت حسابدران نوین پندار ۱۵۰،۰۰۰ ریال سود داشته باشد، با توجه به اینکه نرخ متعارف سود سرمایه (خالص دارایی ها) ۱۰% می باشد. اگر خواسته باشیم بر اساس سود سالانه مورد انتظار، خالص سرمایه حساب شود، به صورت زیر می باشد:

۱۵۰،۰۰۰ ÷ ۱۰% = ۱،۵۰۰،۰۰۰

یعنی برای آنکه سالانه ۱۵۰،۰۰۰ ریال سود داشته باشیم، در شرایطی که نرخ متعارف سود ۱۰% است، باید ۱،۵۰۰،۰۰۰ ریال سرمایه داشته باشیم. این در حالی است که سرمایه (خالص ارزش جاری داراییها) شرکت حسابداران نوین پندار ۸۰۰،۰۰۰ ریال است، بنابراین نتیجه می گیریم ۷۰۰،۰۰۰ ریال ( ۸۰۰،۰۰۰ – ۱،۵۰۰،۰۰۰) خالص ارزش منصفانه شرکت بیشتر از خالص ارزش جاری دارایی هایی است که در صورت وضعیت مالی یا همان ترازنامه نشان داده می شود.

از این محاسبه می توان دو نتیجه گرفت:  ۱-یا ترازنامه ارزش خالص داراییها را صحیح شناسایی نمی کند و ارزش جاری آنها بیشتر از ارزش دفتری آن در ترازنامه است. ۲-یا اینکه دارایی نامشهود دیگری وجود دارد که باعث شده است این ارزش خالص خارجی دارایی ها بیشتر باشد.

از دیدگاه حسابداری، اگر تفاوت ارزش دفتری دارایی ها با ارزش خالص جاری آنها تفاوت چندانی نداشته باشد، همان سرقفلی  می تواند آن دارایی نامشهودی باشد که منجر به ایجاد ارزش جاری بیشتری برای خالص دارایی ها شده است.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *